حرفی بزن با من
پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۲۲ ق.ظ
با من که به چشمان تو گرفتارم و محتاج
حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج
ای موی پریشان تو دریای خروشان
بگذار مرا غرق کند این شب مواج
یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم
یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج
ای کشته سوزانده ی بر باد سپرده
جز عشق نیاموختی از قصه ی حلاج
یک بار دگر کاش به ساحل برسانی
صندوقچه ای را که رها گشته در امواج
فاضل نظری
۹۵/۰۶/۱۸