رسوای دل
جمعه, ۶ مرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۳۰ ب.ظ
نوای عاشق در بی نواییست، دوامِ عاشقی ها در جدائیست (مهدی سهیلی)
+ ... و تمامِ احساسِ این شعر، تقدیمِ تو باد.
نبودی تا ببینی ز داغت من چهها کردم
ندیدی در فِراقت، چه آشوبی بپا کردم
سفر کردم، که چشمانِ سیاهت، کُنم غارت
بِدیدم روی ماهت، ز دنیا، خود سوا کردم
نگاهم را ندیدی و، هر بار، من ز دردت
صدا کردم تُرا، بارِ دیگر، من صدا کردم
چه شبهایی، که نازت کشیدم، ماهِ شبهایم
ندیدی جانِ خود را، ز شوقت، من فدا کردم
بهار! با من چه کردی، ز پاییزم چه می خواهی؟!
شدم رُسوای دل، هر چه داشتم، من رها کردم
نبودی تا ببینی، دگر با رفتنت ای یار
نگاهم را ز هر کس، به جز تو، من جُدا کردم
# سربازی_نوشت_2
۹۶/۰۵/۰۶