گنه کارترین عاشق

گنه کارترین عاشق

------------------------------------------------
اشعار و نوشته های بی نام، دلسروده های حقیر می باشد،
شاید شعر نباشد، لیک، تراشه های روح و اشکِ رگ های بریده ایست که خون دارد، حس دارد، لمس می کند، صداقت دارد،
و ... عشق دارد.
------------------------------------------------

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱۹ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است


عشق، اتفاق سنگینی ست؛

وقتی می اُفتد،

یک نفر برای برداشتنش کم است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۲۵
الف - بهزادپور


...

تو هم ای خوب من! این نکته به تکرار بگو!

این دلاویزترین حرف جهان را، همه وقت

نه به یکبار و به ده بار،که صد بار بگو!

دوستم داری؟ را از من بپرس!

دوستت دارم را با من بسیار بگو!

فریدون مشیری


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۵۴
الف - بهزادپور


به تکنوازی من دعوتی!

بگذار نُت هایم را باز هم مرور کنم مباد که طنینی از  آهنگ دلم از قلم افتد

....

بوی یاس بوی خاک، بوی باران هوای نمناک

دلم می گیرد،

خنکای نسیم سحر، طراوت مهتاب

دوباره گِله، دلتنگی، من، بی تاب

روزهای پر ز تکرار، تکرار، تکرار

آسمان پُرْ ستاره، دلْ بی قرار

آری خسته ام، خسته

از این تکرار،

از این بی تو بودن های بی پایانِ بی اِنکار

از این دنیایی که انگار،

سراسر شده بمانند یک دیوار.

دراین وانفسای دلتنگی،

خوبِ من!

مباد حرف از پایانِ بی آغاز بزنی،

مباد حرف از سکوتِ سازِ نگاهت بزنی.

دلخوشی های این روزهایم زیاد نیستند،

از من مگیرشان!

این روزها من دیگر با کسی قراری ندارم،بی قرارِ بی قرارم!

کمی بیا و سر سفره من بنشین،

سازت را عاشقانه کوک کن،

برایت چای ریخته ام!

بیا و برایم زندگی دم کن!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۲:۱۸
الف - بهزادپور


من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم

چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم

نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی
من ای حس مبهم تو را دوست دارم

سلامی صمیمی‌تر از غم ندیدم
به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم

بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم

جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم

قیصرامین پور


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۰۰
الف - بهزادپور



هر کجا هستی باش

عشق اتفاق عجیبی است

باشی، هست

 نباشی بیشتر هست.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۳۰
الف - بهزادپور


آیینه پرسید: که چرا دیر کرده است؟
نکند دل دیگری او را اسیر کرده است؟

خندیدم و گفتم : او فقط اسیر من است
تنها دقایقی چند تاخیر کرده است

آیینه به سادگیم خندید و گفت :
احساس پاک ، تو را زنجیر کرده است

گفتم : از عشق من چنین سخن مگوی
گفت: خوابی ! سالها دیر کرده است

در آیینه به خود نگاه می کنم آه !
عشق تو عجیب مرا پیر کرده است

راست گفت آیینه که منتظر نباش
او برای همیشه دیر کرده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۰۰
الف - بهزادپور


چشم مستت از غزل، دیوانه می سازد مرا
مستیت در شاعری، افسانه می سازد مرا

راز عشقت با کسی هرگز نمی گویم بدان
گرچه می دانم غمت غمخانه می سازد مرا


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۰۰
الف - بهزادپور


از زمانی که یادم نمی آید دوستت داشته ام

می دانم که نمی دانی

ولی می دانم که می خوانی.

امضاء : ا.ب

متولد یکهزار و سیصد و بعد از تو


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۳۹
الف - بهزادپور


بیا دیوانگی را عاشقانه ناز کن لیلا
بیا زنجیر را از پای مجنون باز کن لیلا

بزن دل را به دریا تا که ماهی ها به رقص آیند
برقص و عشق خود را با جنون ابراز کن لیلا

برایت یک خراسان شعر را فریاد خواهم کرد
به تارم جان بده ، بی تابی ات را ساز کن لیلا

شکسته بالهایت را به روی آسمان وا کن
و در چشمان آبی خدا پرواز کن لیلا

غزل مبهوت می ماند ، نگاهت سحر موزون است
بیا لیلا ، بیا ، افسانه را آغاز کن لیلا

...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۰۱
الف - بهزادپور