آتشِ خُفته
جمعه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۰۰ ب.ظ
سکوت می کنم و عشق ، در دلم جاری است ؛ که این شگفت ترین نوع خویشتن داری است
تمام روز ، اگر بی تفاوتم، اما ؛ شبم قرین شکنجه، دچار بیداری است (حسین منزوی)
کلامِ من، قرارِ من، ای که دلم برای توست
سفر کُنم در پیِ تو، آه که دلم برای توست
ز عشقِ تو جانم بسوخت، روحم بتن پروانه شد
کاین آتش خُفته بهدل، هر جا روم برای توست
ز حسرتت، چشمانِ من، متروکترین ویرانه است
بنگر به من، گریهِ عاشقانهام برای توست
گر من به شوقِ دیدنت، ز خود به قِبطه میروم
جانا بیا، که اندیشهی، وصالم برای توست
"من زندهام به مهرِ تو، ای مهربانترین من"
به وصلِ روح، مرا بشور، عهدِ دلم برای توست
# سربازی_نوشت_4
۹۶/۰۵/۲۰