شوق دیدار تو
پنجشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۴۰ ب.ظ
شوقِ دیدارِ تو را دارم که بیدارم هنوز
ماهِ من! هر شب تو را زیرِ نظر دارم هنوز
زهره و بهرام و کیوان، شاهدم هستند که
خوشه ی پروین سرِ راه تو می کارم هنوز
حلقه ی دورِ زحل را پیشکش خواهم نمود
تا به گوش تو بخواند، عاشق و یارم هنوز
گاه، پشتِ ابرهای تیره ، پنهان می شوی
کاش می دیدی که مثلِ ابر، می بارم هنوز
کج خیالان ، بینِ ما دیوارِ کج افراشتند
تا ثریا رفته اما ، رویِ دیوارم هنوز
زخمی ام از نیشِ خنجرهای بدخواه و حسود
مثلِ تو، من نیز از این قوم بیزارم هنوز
تا سحر چیزی نمانده، نازنینم خوش بتاب
من به مهتابِ دل انگیزت، گرفتارم هنوز
۹۵/۰۳/۲۰