جُنون + "پادپخش"
جمعه, ۳ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۰۰ ق.ظ
" چترت پیشم جامونده و یاد تو می اُفتم؛ خواستم فراموشت کنم، بارون نمیذاره! (سهیل حسینی) "
+ بیچاره دچار تو را چاره جز تو چیست؟
تو را ای بغض های پنهانی
ای چشم های بارانی
ای هوای طوفانی
نمی خواهمتـــ
تو را ای اُمّید شبِ انتظار
ای دعای شبْ زنده دار
ای شوقِ روز دیدار
نمی خواهمتـــ
تو را ای عشقِ سال های دور
ای زندگیَم در تو مرور
ای نور
نمی خواهمتـــ
تو را ای درد، ای درمان
ای رودِ روان
ای آغازِ من، ای پایان
نمی خواهمتـــ
تو را ای هر روز و شب در یاد، تکرار
ای آرام و ای قرار
ای محرمِ اسرار
نمی خواهمتـــ
تو را ای دریا
ای حیا
ای دعای شب های احیا
نمی خواهمتـــ
تو را ای نازْماهِ دریای جنوب
ای یادِ من در تو غروب
ای یادِ تو در دل، آشوب
نمی خواهمتـــ
تو را ای ماهتابِ شبِ کویر
ای دامانت همچو حریر
ای عشقِ تو در دل کثیر
ای که چون تو نیست کسی نظیر
نمی خواهمتـــ
تو را ای لیلی، ای جنون
ای که یادِ تو، در من هر دم افزون
ای که بی تو، خاطرم محزون
نمی خواهمتـــ
ای که
عقل ز تو غافل
دل ز تو عاقل
عشق ز تو حاصل
من ز تو کامل
نمی خواهمتـــ
نمی خواهمتــــــ
نمی خواهمتـــــــــ
دوست میدارمتــ ، لیک ندارمتــ
۹۵/۱۰/۰۳