فصلِ تو
پنجشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۰۰ ق.ظ
زیر باران که به من زل بزنی خواهی دید، فن تشخیص نم از چهره گریان سخت است. (کاظم بهمنی)
مبادا که ابرهای سرد زمستان، دلِ نازکِ بهار را احاطه کرده باشد!
چنین مباد هرگز.
بخند،
لبخندت در زمستان، مرا بهاران است.
حرف بزن با من،
صدایت در این کویر، ترنم باران است.
نگاهم کن،
که چشم هایت، اُمید دلِ حیران است.
بخوانم، صدایم کن،
تو نباشی، زمستانم زمستان است.
زمستان خیال گذر ندارد در سر ؟!
چه باک!
که بهار تویی.
با تو، فصل، فصلِ توست.
۹۵/۱۰/۳۰