نیمه شب
دوشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۴:۱۵ ب.ظ
من و صبح و حدیث بیداری
پشت میزی، نشسته بر صندلی
غرق در این اندیشه،
که تو هم دلتنگ و بی تاب منی!؟
دستی شانه ام را نوازش می کند،
مادرم است:
هنوز بیداری؟
شب از نیمه گذشته!
۹۵/۰۶/۲۲